فروشگاهی به نام سوپر مارکت نامیا وجود دارد که مردم نامه هایشان را به داخل آن فروشگاه میاندازند و از صاحب آنجا درخواست کمک می کنند. این در حالیست که مدت زیادی است کسی به آنجا قدم نگذاشته است. کتاب سوپر مارکت نامیا اثر کیگو هیگاشینو، روایتی، حیرت انگیز و جادویی از زندگی است. در این داستان با سه دزد تحت تعقیب به نام های شوتا، آتسویا و کوهی آشنا میشویم که البته در این لحظه مشغول دزدی هم نیستند و فقط، دنبال سرپناهی میگردند تا در آن شب را به صبح برسانند. آنها در جستجوی خود برای پیدا کردن مکان مناسب با فروشگاه نامیا برخورد میکنند که همین برخورد برای همیشه زندگی شان را دستخوش تغییر مینماید.

همه چیز در فروشگاه نامیا کهنه و قدیمی به نظر میرسد. مجله هایی که متعلق به دهه های گذشته است. تاریک و متروک به نظر میرسد و تنها وسیله دزدان داستان ما برای روشن کردن آنجا چند قطعه شمع می باشد. آنها مشغول سرک کشیدن به وسایل دورن مغازه هستند که ناگهان متوجه میشوند دستی، پاکتی را به درون مغازه میفرستد. پاکتی که نام خرگوش ماه بر روی آن حک شده بود.

آنها برای رفع کنجکاوی خود پاکت را باز میکنند و درکمال تعجب با یک نامه عاشقانه روبرو میشوند. به نظر میرسد نویسنده نامه با مشکلات عاشقانه میجنگد و از صاحب فروشگاه در این باره تقاضای کمک دارد. سه دوست ابتدا گیج میشوند، چرا که باور دارند آنجا به قدری متروکه است که کسی نمیتواند درآنجا زندگی کند اما وقایعی که در ادامه داستان روی میدهد آنها را با حقیقت ماجرا روبرو میسازد.