شاید برای شما هم پیش آمده باشد که کاری را به تاخیر بیندازید و به هر دلیلی نتوانید آن را انجام دهید. اما پس از آن، ناراحت و پشیمان شده که چرا به موقع و در زمان خودش آن کار را به انجام نرسانده اید. مثلا شاید ایده ای ناب و بکر به ذهنتان خطور کرده باشد اما بخاطر ترس از انجام آن، بدون اینکه حتی یکبار آن را امتحان کرده باشید، آن را به تاخیر انداخته و هم اکنون، کوله باری از ایده های انجام نشده داشته باشید.

ساختار مغز، برای بقا طراحی شده است نه برای پیشرفت. به همین دلیل، مغز فقط مدت زمان کوتاهی را به شما اجازه می دهد تا بررسی کنید و تصمیم به انجام کاری بگیرید. این مدت زمان را مل رابینز، پنج ثانیه معرفی می کند. بعد از آن، مغز به شیوه قبلی و امن خود رفتار می کند. یعنی منصرف کردن شما از انجام کار. چرا که مغز برای بقای شما تمایل دارید به شیوه های گذشته خود عمل کند تا شما آسیب نبینید. اما اگر بخواهید تصمیم جدیدی بگیرید، برای مغزتان، خروج از ناحیه امن و خطر محسوب می شود و تصمیم میگیرد شما را منصرف کند. اما خوشبختانه به گفته مل رابینز در پنج ثانیه اول، مغز چنین تصمیمی نمیگیرد و می توانید تصمیم خودتان را اجرایی کنید.

نویسنده کتاب قانون پنج ثانیه، از روایت های زندگی کسانی می گوید که باعث تغییرات بزرگی از این قانون شده است. اما بزرگترین روایت، شاید داستان زندگی خود نویسنده باشد که چقدر زندگی اش رو به افول و نابودی بود، مشکلات شغلی، خانوادگی و … . اما در یک شب و با دیدن یک آگهی که شمارش معکوس ۱ .. ۲ .. ۳ .. ۴ .. ۵ و بعد شلیک را انجام میداد زندگیش تغییر کرد. او فردا صبح، هنگام بیدار شدن از خواب در اتاقی سرد و تاریک، این قانون رو به کار گرفت. شمارش معکوس از ۵ به ۱ و اجازه نداد، خواب بر او غلبه کند و پس از آن، تمامی زندگی اش را با همین قانون پیش برد.

با توجه به آنچه پیش تر گفته شد، نویسنده کتاب، می گوید تصمیم بگیرید، پیش از آنکه ذهنتان شما را منصرف کند. مل رابینز، همچنین می گوید شجاع باشید اما تصور نکنید شجاعت، مخصوص افراد بزرگ و یا کارهای بزرگ است. اگر کاری برای شما دشوار است و با قانون پنج ثانیه آن را بالاخره پس از مدت ها انجام می دهید، یعنی شما انسان شجاعی هستید. اگر اینکار را نکنید و کارهایی را که باید انجام دهید، پشت گوش بیندازید، هیچکس دیگری برای شما آنها را انجام نخواهد داد. اگر به دنبال شخصی هستید که زندگیتان را تغییر دهد به آیینه نگاه کنید.

آنطور که نویسنده کتاب می گوید، همین تکنیک ساده او را از سختی و فلاکت به پرمخاطب ترین، سخنران جهان، تغییر داده است. او می گوید بجای بیش از حد فکر کردن برای جزئیات بی اهمیت، تصمیم گرفتم با این قانون گرایشم را به عمل گرا بودن تغییر دهم.

کتاب قانون پنج ثانیه باعث می شود که خودتان و اطرافیانتان، زندگی شادتری داشته باشید. باعث می شود به مغزتان اجازه امنیت ندهید و عمل کنید. باعث می شود پی ببرید که اگر بر احساساتتان غلبه نکنید و همین الان انجامش ندهید، هرگز زمان مناسب برای انجام کارها فرا نمی‌رسد. آماده اید کارهایی را که همیشه دوست داشتید انجام بدهید و هنوز شروع نکرده اید را شروع کنید؟ پس شروع به شمردن معکوس کنید. ۱ .. ۲ .. ۳ .. ۴ .. ۵ و کتاب قانون پنج ثانیه را شروع کنید.