خانواده ای پس از نقل مکان به یک خانه متروک و قدیمی، متوجه میشوند که روح دخترکی در طبقه سوم خانه زندانی شده است. کتاب دختری در اتاق دربسته، اثر مری داونینگ هان، یک داستان پر رمز و راز و جذاب است که برای نوجوانان نوشته شده است. در طول این داستان، جولز، فرزند این خانواده، تصمیم به برقراری ارتباط با روح آن دخترک میگیرد تا به سرگذشت او پی ببرد. او نوجوانی شجاع است که پا به دنیای ارواح میگذارد.

پدر جولز، متخصص مرمت خانه‌های تاریخی و مادرش نیز نویسنده‌ی داستان‌های معمایی است. آنها بخاطر شغل پدر خانواده مدام در حال مسافرت هستند و این بار قصد این را دارند تا خانه ای قدیمی در اوک هیل را برای اقامت خودشان بازسازی کنند. اما غافل از روح دختری که سالهاست در طبقات آن خانه مخفی شده است. دختری که حساب ماه‌ها و سال‌ها را فراموش کرده و نمی‌داند چه مدت، زندانی این اتاق دربسته بوده است. این دخترک که گذشته هولناکی داشته، روح غمگین و سرگردانی دارد که هرلحظه منتظر یک اتفاق وحشتناک است.

جولز، ابتدا ماجرای روح دخترک زندانی را برای خانواده اش تعریف میکند اما آنها نمیتوانند حرفهای جولز را باور کنند. به همین جهت او تصمیم میگیرد برای کشف راز روح دخترک جوان از دوست خودش کمک بگیرد. از آنجایی که دخترک زندانی به دنبال کسی میگردد تا او را از طبقه سوم، نجات دهد و هم زمان جولز، دخترک شجاع داستان ما هم علاقه شدیدی به برقراری ارتباط با روح را دارد ارتباطی میان آن دو برقرار میشود.

مری داونینگ هان، در کتاب دختری در اتاق دربسته، داستان رویارویی و تقابل دو کودک را به تصویر می‌کشد که یکی متعلق به گذشته است و دیگری در زمان کنونی زندگی می‌کند. داستان زندگی دخترک به دهه‌ی ۱۸۸۰ برمی‌گردد. به زمانی که در اتاق در‌بسته‌ای در طبقه‌ی سوم خانه‌اش زندانی می‌شود؛ بدون اینکه کسی از وجود او باخبر باشد. برای اینکه سرگذشت دخترک زندانی مشخص شود، لازم است سال‌ها بگذرد تا جولز به همراه خانواده‌اش پا به این خانه بگذارند. اینجاست که زمان گذشته با زمان حال گره می‌خورد و دو کودک، از دو نسل متفاوت، در رویارویی با هم قرار می‌گیرند.